12/30/2006

همیشه تو یه چراغ قدیمی شبیه قوری حبسه
و عمرش بسته به یه سنگ و یه شیشه ست .
به نوازشی آزادم کن .

12/27/2006

من هنوز هم گاه و بیگاه و همینجوری به گذشته ها مون فکر می کنم .
تو چی ؟
هنوز هم با همون فندک سیگارت رو روشن می کنی ؟

پی نوشت : من هنوز زنده ام .

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]