9/26/2005


آرزوی بودن آنچه نیستی و میخواهی که باشی فقط یک حسرت است .
ولی حسرت بودن آنچه که هستی و نمی توانی باشی ...

9/14/2005


همه مي گويند قانع باش ،
چرا در اين عمر كوتاه بايد قانع باشم ؟
پرواز كن هرچه بلند تر ،
دست افشاني كن هر چه ديوانه وار تر .
راديو پيام 14/6/1384

9/07/2005


ميان اين شهر هزار پنجره هست
و در پس هر پنجره هزار درد
و در پس هر درد هزار راز
ميان اين شهر من هستم ، تو هستي ، ما هستيم .

براي فرهاد آئيش به خاطر نمايش زيباي پنجره ها
(سالن اصلي تاتر شهر:شهريور 1384)

9/06/2005


شايد تخت جمشيد ، شايد پاسارگاد ، شايد هيچ . . .

يه اتفاق ساده مثل هزاران خبر ريز و درشت ديگه
يه اتفاق ساده كه به قول دوستي : اونقدر ها هم كه فكر ميكني جدي نيست ، نگران نباش
يه روز عادي ديگه هم ممكنه خبردار بشيم كه : ديگه نيست . به همين سادگي .
مگه مجسمه بودا تو باميان ديگه نيست ، اتفاقي افتاده ؟
چند روزه كه به يه موضوع خائنانه فكر ميكنم : كاشكي خارجي ها ، غارتگر ها ، چپاولگر ها فرصت داشتند و همه چيز را با خود مي بردند ، لااقل خيالمون راحت بود كه جاشون يه گوشه از اين دنيا محفوظه و دائم دلهره نداشتيم
اگر نابودي تخت جمشيد وپاسارگاد براتون مهمه روي دو تا لينك پايين كليك كنيد ، در غير اين صورت خودتون رو به زحمت نياندازيد .
http://iranema-online.com/social/files/000756.php
http://www.persianpetition.com/sign.aspx?id=12814f60-21c2-4c60-b4de-e7eb0910f1ce

9/04/2005

به پيچكي بي مقدار ، پابند اين دايره بيگانه ام

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]