7/20/2008
" راه ده ای یار مرا "
.
.
.
تجسم کن
پس این حصار چوبین ، پشت این کهنه در همیشه بسته
به خاک افتاده ، دست بسته ، دل شکسته
تجسم کن مرا :
.
.
.
تجسم کن
پس این حصار چوبین ، پشت این کهنه در همیشه بسته
به خاک افتاده ، دست بسته ، دل شکسته
تجسم کن مرا :
مست ، خالی ، خرد ، خسته .
حال اگر بیدل و بی دین خواهی
حال اگر بیدل و بی دین خواهی
پرده در ، در بگشا .
7/05/2008
فانوس اگر میخواستم
برای گذر بود ، نه یادآوری مکرر ظلمت .
برای گذر بود ، نه یادآوری مکرر ظلمت .
Subscribe to Posts [Atom]