2/17/2004
هميشه
تكيه بر ديوارهايي داشتم
كه به تلنگري فرو ريختند
هميشه
در هراس رفتن كساني بودم
كه هيچگاه كنار من نبودند
باد خويش ترين خويشان ما را
.با خود برد
.چه خوشباوريم ما
تكيه بر ديوارهايي داشتم
كه به تلنگري فرو ريختند
هميشه
در هراس رفتن كساني بودم
كه هيچگاه كنار من نبودند
باد خويش ترين خويشان ما را
.با خود برد
.چه خوشباوريم ما
Comments:
<< Home
امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم
در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت میکنم
.
.
امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد
ایا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد؟
Post a Comment
در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت میکنم
.
.
امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد
ایا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد؟
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home
Subscribe to Posts [Atom]