5/23/2004
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم .
* * *
دلم هواي آسمان آبي ترا دارد و پايم در بند حقارت سايه ايست بيمار
دلم سوداي زندگي دارد و حسرت لحظه هاي بي تو ،
پايم نگران حريم انسانها .
اميد به مهر تو دارم ،
رو مگردانم
يكبار ديگر .
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم .
* * *
دلم هواي آسمان آبي ترا دارد و پايم در بند حقارت سايه ايست بيمار
دلم سوداي زندگي دارد و حسرت لحظه هاي بي تو ،
پايم نگران حريم انسانها .
اميد به مهر تو دارم ،
رو مگردانم
يكبار ديگر .
Subscribe to Posts [Atom]