7/08/2004

دل به دريا سپردن و تلاش قايقرانان به طمع مرواريد و ماهي ست ،
من كه به آفتاب و شن هاي داغ ساحلي قانع بودم .
چگونه راه يافتم در اين گرداب ؟

Comments:
..
محرمی نیست در آفاق به محرومی من
عین دریایم و سرگشته‌تر از گردابم
..

صائب
 
..
عشق در کار دل سرگشته‌ی ما عاجزست
بحر نتواند گشودن عقده‌ی گرداب را
..

صائب
 
..
چون قایق شکسته ز توفانم؛
دریا مرا به خویش نمی خواند.
امواج می خروشند
امواج سهمگین
آیا کدام موج
اینک مرا چو طعمه به گرداب می دهد؟
گرداب می ربایدم از اوج موج ها
در کام خود گرفته مرا تاب میدهد
فریاد می کشم:
آیا کدام دست،
بر پای این نهنگ گران، بند می زند؟
ساحل مرا به وحشت گرداب دیده است
ــ لبخند می زند. ــ
..
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]