8/05/2006

نه مشتاقم به ديدارت
نه بيمارم ز رخسارت
نه مستم از عطر تنت
نه تشنه بوسيدنت
نه اون زمين زير پا
نه اون كوير تشنه لب
...
...
...
فقط . . . فقط . . .
دوستت داشتم .
همين .

Comments:
خود کرده را تدبیر نیست
 
داشتم... مهم الانه که ندارم.
 
خيلي وقته اظهار فضل نكرده بودم . كي ميخواي از دنياي پس از ها در بياي من همه چي رو باختم تو تا كي ميخواي ببازي يادته يه روز درباره يه آدمك نوشته بودي گاهي تلخي رو خود ما پرورش مي دهيم
 
man ham ye zamani injuri budam. khub shod oun doran tamum shod.
 
are moheme
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]