1/14/2007

راه می روی
به راهی که راه تو نیست و جایی که خاک تو نیست
و مهر می ورزی به قلبی که بند تو نیست .
سایه را می مانی
بی وزن بی حاصل .

Comments:
هي باز ساده دلي كردي دوست من ؟ باز اسير وزن و حاصل و بند شدي ؟
باز مهرورزي رو با بندي به بند كشيدي ؟
از كودكي ها مون هميشه يادمه هر وقت كه آزادي داشتي و رهايي سرحال بودي درست مثه يه پرنده
/ نصيحتي نيست بدنبال پرهاي خوبت باش ببين كجا جاشون گذاشتي يا سوزونديشون
 
سخته...
كشيدن بار قلبي كه بند تو نيست...
تو راهي كه راه تو نيست...
خاكت كجاست؟
...
يه چشم مشتاق ميخواي؟
گير اومد سلام همه‌ي ما رو بهش برسون...
برق اين نگاه هميشه يه روزي تو يه غفلت از كنارمون ردميشه اما هميشه دير ميفهميم و باهامون نميمونه...
مثل اينكه رسم دنيا بار كشيدنه
نه پرواز
بايد پذيرفت
بايد پذيرفت و بار كشيد...
اينجوري راحت تره...
هيج نگاهي كنار هيچكس نديدم كه بال باشه...
اين رسم دنياست.
و بايد پذيرفت...
از اين بدتر هم هست...
بهترين حالت همين بار كشيدنه...
 
Biazn , Bi Hasel,Bihasel ..!
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]