3/14/2004
از گذشته هاي دور آمده اي و چه دير
از گذشت ها خسته ام و چه پا بسته
به فردا نمي انديشم
كه جز ترديد ارمغاني ديگر ندارد .
به ترديد نمي انديشم
كه زخمش از هر شكستن و باختني عميق تر است .
به باد مي انديشم كه دل آويز لحظه هايم است
به آب مي انديشم كه رنگ حضور توست
به اولين بوسه .
از گذشت ها خسته ام و چه پا بسته
به فردا نمي انديشم
كه جز ترديد ارمغاني ديگر ندارد .
به ترديد نمي انديشم
كه زخمش از هر شكستن و باختني عميق تر است .
به باد مي انديشم كه دل آويز لحظه هايم است
به آب مي انديشم كه رنگ حضور توست
به اولين بوسه .
Subscribe to Posts [Atom]