2/22/2009

بیشتر روزهایمان به انتظار می گذرد و ما امید می خوانیمش
می ترسیم ، صبوری می خوانیمش
می بازیم ، گذشت می خوانیمش
!که شاید بعد از مرگ ، قهرمان بخوانند ما را
.لیاقت گوسفندان ، آغل گرم و آخور پر می باشد ، نه آرزوهای بلند

Comments:
آمدی سرخوش شدم.. نیامدنت را چه باک..؟
انتظارت شیرین است
..
 
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار و یک دریچه
که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

" فروغ "
 
به سیاه کردن ورقها مشغولی!؛
و چه زیبا سیاهشان می کنی کاوه!!!؛
 
زمان خيلي كند است
براي كساني كه انتظار مي‌كشند
خيلي سريع براي كساني كه مي‌ترسند
خيلي طولاني براي كساني كه اندوهگين‌اند
خيلي كوتاه براي كساني كه شاد‌اند
.
.
ولي براي كساني كه عاشق‌اند
زمان جاودانگي است
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]